درباره وبلاگ دلمان خوش است كه مینویسیم و دیگران میخوانند و عده ای می گویند: اه چه زیبا و بعضی اشك میریزند و بعضی می خندند. دلمان خوش است به اینكه یكی فقط عاشق خودمان باشد نه چیز دیگر . یا اینكه دلمان خوش است یكی با ما درد دل كند یا دلش برایمان بسوزد . با شاخه گلی دل می بندیم و با جمله ای دل می كنیم دلمان خوش می شود به آوردن خواهشی و چشیدن لذتی و وقتی چیزی مطابق میل ما نباشد چقدرراحت لگد می زنیم و چه ساده میشكنیم همه چیز را ، حتی غرور را ... آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
Welcome
زير خاكستر ذهنم باقيست آتشي سركش و سوزنده هنوز يادگاريست زعشقي سوزان كه بود گرم و فروزنده هنوز عشقي آن گونه كه بنيان مرا سوخت از ريشه و خاكستر كرد غرق در حيرتم از اينكه چرا مانده ام زنده هنوز گاهگاهي كه دلم مي گيرد پيش خود مي گويم آن كه جانم را سوخت ياد مي آرد از اين بنده هنوز ؟ سخت جاني را بين كه نمردم از هجر مرگ صدبار به از بي تو بودن باشد گفتم از عشق تو من خواهم مرد چون نمردم ، هستم پيش چشمان تو شرمنده هنوز گرچه از فرط غرور اشكم از ديده نريخت بعد تو ليك پس از آن همه سال كس نديده به لبم خنده هنوز گفته بودند كه از دل برود يار چو از ديده برفت سالها هست كه از ديده من رفتي ، ليك دلم از مهر تو آكنده هنوز دفتر عمر مرا دفتر ايام ورق ها زده است زير بار غم عشق قامتم خم شد و پشتم بشكست درخيالم اما همچنان روز نخست تويي آن قامت بالنده هنوز در قمار غم عشق دل من بردي و با دست تهي منم آن عاشق بازنده هنوز آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش گر كه گورم بشكافند به عيان مي بينند زير خاكستر جسمم باقيست
آتشي سركش و سوزنده هنوز 6 / 6 / 1390برچسب:, :: 15:2 :: نويسنده : آزاده
نـ ــزدیــک مــ ـی شـ ــوی به مــ ـن فـــ ـرسنــگ ها در مـــ ـن فــ ـرو مــ ـی روی در مـ ـــن خانـ ـــه مـ ــی کــ ـنی در مــ ـــن حـــضـور مــ ــی یابــی لــ ـحظه بـه لــ ـحظه هرجـ ــا و هر کـجــ ـا در انـ ــگشـ ــت هایـ ــم جـ ــاری مـ ــی شـ ــوی ســ ـطر به ســ ـطر خـ ـاطـراتـ ـم را مــ ـی نـ ــگاری روی لـ ــبم مـ ــی نـ ــشیـ ــنی خـ ــنده مـ ــی شـ ـوی ، حـ ـرف مـ ـــی شـ ــوی دلـ ــم کـه مــ ـی گیــ ـرد از چشـ ــمهایـ ــم مــ ـی بــ ـاری کـ ــیسـتی؟کـ ـیستی تـ ــو؟ کـ ــیستی تــ ـو که ایــن همـ ـــه در مــ ـن بـ ــی تـ ـابـ ـی سـ ـزاوار حــ ـرف هـای عـ ــاشقانـه ای کیـ ــستی تــ ـو کـه دیـ ــدنـت زنـ ـدگی رفـتنـ ـت مــ ــرگ اسـ ــت در مــ ـن بــ ـمان از هنـ ــوز تــا همــ ــیشـه ........
تنها برنامه ای که تکرارش آرزوی هر روز من است پخش زنده ی نگاه توست ... کاش بارانی ببارد ، قلبها را تر کند 6 / 6 / 1390برچسب:, :: 14:35 :: نويسنده : آزاده
ادب : یعنی کمک به یک خانم زیبا در عبور از خیابان حتی اگر به کمک احتیاج نداشته باشد.
25 / 4 / 1390برچسب:, :: 15:5 :: نويسنده : آزاده
1- محبت شديدي كه صادقانه به تو ابراز ميكردم
و در آخر اگر ميخواهي ميزان علاقه مرا به خودت بفهمي از مطالب بالا فقط شماره هاي فرد را بخوان!!!
24 / 4 / 1390برچسب:, :: 16:21 :: نويسنده : آزاده
روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید : ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی ؟
24 / 4 / 1390برچسب:, :: 16:12 :: نويسنده : آزاده
عشق بيداد من باختن يعني لحظه عشق جان سرزمين يعني يعني زندگي پاک عشق ليلي و قمار من مجنون در عشق يعني ... شدن ساختن عشق دل يعني كلبه وامق و يعني عذرا عشق شدن من عشق فرداي يعني كودك مسجد يعني الاقصي عشق من
عشق آميختن افروختن يعني به هم عشق سوختن چشمهاي يكجا يعني كردن پر ز و غم دردهاي گريه خون/ درد بيشمار عشق من يعني الاسرار كلبه مخزن 23 / 4 / 1390برچسب:, :: 22:35 :: نويسنده : آزاده
|
|||
|